شماره ٦٤٤: در خرابات مغان خمخانه جوشى مى کند

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
در خرابات مغان خمخانه جوشى مى کند
جان مستم از هواى او خروشى مى کند
باد پيمايد به دشت و مى رود عمرش به باد
زاهدى کو غيبت باده فروشى مى کند
دردسر مى داد عقل از خانه بيرون کردمش
ايستاده بر در و دزديده گوشى مى کند
ديگ سودا مى پزيم و آتشى در جان ماست
عيب ما جانا مکن گر ديگ جوشى مى کند
در تعجب مانده اند اصحاب دنيا سر بسر
کاين همه رندى چرا اين خرقه پوشى مى کند
از بيان آن معانى چون عبارت قاصر است
مير سرمستان بيانش با خموشى مى کند
نعمت الله جام مى بر دست و مى گردد مدام
هر زمان ميلى بسوى باده نوشى مى کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید