گنج پنهانى که پيدا کرده اند
از براى بخشش ما کرده اند
چشم ما را نور خود بخشيده اند
بر جمال خويش بينا کرده اند
روى خود بنموده اند در آينه
هم به خود خود را تماشا کرده اند
جزو و کل را جام وحدت داده اند
بر همه خود را هويدا کرده اند
دل ز دست عالمى بربوده اند
عاشقان را ملک يغما کرده اند
لطف معنى را به صورت داده اند
اين دوئى را باز يکتا کرده اند
تا عيان گردد چو سيد عارفى
آنچه پنهان بود پيدا کرده اند