شماره ٥٣٥: اگر مه روى من روزى نقاب از رخ براندازد

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
اگر مه روى من روزى نقاب از رخ براندازد
چو ذره آفتاب جان به پاى او سراندازد
اگر شهباز عقل کل کند پرواز در کويش
نديده همچنان جز وى که از حيرت پراندازد
حجاب ديده مردم خيال پرده وهم است
جمال او نمايد رو، حجابش گر براندازد
اگر سلطان عشق او به ملک دل فرود آيد
نداى غارت جان ها روان در کشور اندازد
کند معدوم را موجود از الطاف جود خود
اگر از گوشه چشمى نظر بر منظر اندازد
تجلى صفاتش را مظاهر در ظهور آرد
ولى چون ذات بنمايد عدم بر مظهر اندازد
به چشم مردمى يارى که روى سيدم بيند
نخواهد تا نظر بارى به روى ديگر اندازد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید