شماره ٥٠٨: عقل از اينجا بى خبر او ره به آنجا کى برد

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
عقل از اينجا بى خبر او ره به آنجا کى برد
مرغ وهم ار پر بسوزد ره به بالا کى برد
عقل مخمور است و ميخانه نمى داند کجاست
اين چنين شخصى به ميخانه شما را کى برد
مجلس عشق است و سلطان ساقى و رندان حريف
هر گداى بى سر و پا ره به آنجا کى برد
از لب شيرين يوسف هر که يابد بوسه اى
کى برد شکر به مصر نام حلوا کى برد
دم مزن از معرفت با ما درين بحر محيط
مرد عاقل آب دريا سوى دريا کى برد
رستم دستان زبردستى کند با اين و آن
گر به دست ما فتد او دست از ما کى برد
نعمت الله هر چه مى يابد مسماى وى است
با چنين کشف خوشى او اسم اسما کى برد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید