شماره ٥٠٦: هر کس که هواى ما ندارد

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
هر کس که هواى ما ندارد
گويا خبر از خدا ندارد
آن دل که نخورد دردى درد
بى درد بود دوا ندارد
هر چند که شاه ذوق دارد
ذوقى چو من گدا ندارد
در بحر محيط عشق غرقيم
جز ما خبرى ز ما ندارد
مائيم و نواى بى نوايى
بلبل به ازين نوا ندارد
نابينا خود خدا نبيند
چون جام جهان نما ندارد
عشق است که عاشق است و معشوق
باشد همه جا و جا ندارد
جان است از آن بما نپايد
عمر است از آن وفا ندارد
سيد مست است و جام بر دست
دست از مى و جام وا ندارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید