شماره ٤٤٧: در کوى خرابات نشستم به سلامت

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
در کوى خرابات نشستم به سلامت
سرحلقه رندانم و فارغ ز ملامت
خوش خانه امنى است بيائيد و ببينيد
مستان همه خوش ايمن وياران به سلامت
زين خلوت ميخانه به جائى نتوان رفت
نه يک دو سه روزي، نروم تا به قيامت
شخصى که از اين مجلس ما روى بتابد
جاويد نديمش نبود غير ندامت
گر زاهد مخمور مرا قدر نداند
بسيار عزيزم بر رندان به کرامت
هر ذره که بينى به تو خورشيد نمايد
روشن بتوان ديد نظر کن به تمامت
خوش جام حبابى است که پر آب حيات است
مى نوش و غنيمت شمر اين عيش مدامت
اعيان همه چون صورت اسماى الهند
نامى طلب اى خواجه که نامى است به نامت
گر بنده سيد شوى و يار حريفان
سلطان جهان يار شود بلکه غلامت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید