شماره ٤٠٢: هر دل که به عشق مبتلا نيست

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
هر دل که به عشق مبتلا نيست
هستش مشمر که گوئيا نيست
ما دردى درد نوش کرديم
دل را به از اين دگر دوا نيست
رنديم مدام و جان رندان
از ساقى و جام مى جدا نيست
مستيم و خراب در خرابات
ما را جائى دگر هوا نيست
در بحر محيط عشق غرقيم
جز ما خبرش ز حال ما نيست
هر نقش که در خيالت آيد
نيکش بنگر که بى خدا نيست
مستيم وحريف نعمت الله
حيف است که ذوق او ترا نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید