دل ما با زبان يکيست يکى است
اينچنين آنچنان يکيست يکى است
از دوئى بگذر و يکى مى گو
حاصل دو جهان يکيست يکى است
آن يکى در کنار خوش مى گير
باهمه در ميان يکيست يکى است
عشق ومعشوق وعاشق اى درويش
در دل عاشقان يکيست يکى است
دل و جان را به اين و آن داديم
غرض از اين و آن يکيست يکى است
در خرابات مست مى گرديم
ساقى مى خوران يکيست يکى است
دلبران در جهان فراوانند
سيد دلبران يکيست يکى است