شماره ٢٥٠: ختم رسل که سيد اولاد آدم است

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
ختم رسل که سيد اولاد آدم است
آخر بود به صورت ومعنى مقدم است
جام جهان نما به کف آور بنوش مى
جامى چنين که ديد که هم جام و هم جم است
هر صورتى در آينه اسمى نموده اند
خوش صورتى که معنى آن اسم اعظم است
آب حيات از نفس ما بود روان
باما مدام ساغر پرباده همدم است
هرگز نکرده ايم گدائى ز هيچ کس
الا زحضرتى که خداوند عالم است
مائيم آن فقير که سلطان گداى ماست
آرى به فقر سلطنت ما مسلم است
شادم از آن سبب که غم عشق مى خورم
هرچند سيدم زغم بنده بى غم است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید