شماره ٢٤٥: دردمنديم و دوا درد دل است

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
دردمنديم و دوا درد دل است
درد دل درمان دوائى مشکل است
خلوت دل خانه خالى اوست
خوش دلارامى که ما را در دل است
عاقل ار پندى به عاشق مى دهد
وعظ او نزديک ما بى حاصل است
حق پرست وترک باطل را بگو
هرچه غير حق بود آن باطل است
حال ما از زاهد رعنا مپرس
زانکه او از بحر ما بر ساحل است
آفتابى مى نمايد مه به ما
گرچه در ظاهر حجابى حايل است
نعمت الله از منازل درگذشت
هشت منزل نزد او يک منزل است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید