شماره ١٠٩: دردمند و درد نوشم روز و شب

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
دردمند و درد نوشم روز و شب
عاشقانه در خروشم روز و شب
گر زنندم همچو نى نالم بسوز
ور گذارندم خموشم روز و شب
در خرابات مغان مست و خراب
همنشين مى فروشم روز و شب
با حضورش هر شبى آرم به روز
در هوايش باده نوشم روز و شب
زآتش عشقش چو خم مى فروش
در درون خود بجوشم روز و شب
هرچه بنمايد نمايم در زمان
هرچه پوشاند بپوشم روز وشب
سيدم عشق است و من در حضرتش
بنده حلقه به گوشم روز و شب



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید