هرچه مى گويند مى گوئيم ما
وانچه مى جويند مى جوئيم ما
ما به بوى زلف سنبل بوى او
مو به مو زلف بتان بوئيم ما
جام مى آب حياتى خوش بود
خرقه خود را به آن شوئيم ما
ما و او با هم يگانه گشته ايم
بى دوئى ما و تو اوئيم ما
عين دريائيم و دريا عين ماست
عين ما از عين ما جوئيم ما
نيست ما را ابتدا وانتها
تا ابد خود را به خود پوئيم ما
سيدم آئينه گيتى نماست
با چنين آئينه يک روئيم ما