رند مستى جو دمى با او برآ
از در ميخانه ما خوش درآ
مجلس ما را غنيمت مى شمر
زانکه اينجا خوشتر از هر دو سرا
جام مى بستان و مستانه بنوش
قول ما مى گو سرودى مى سرا
خوش خراباتى و خم مى سبيل
ما چنين مست و تو مخمورى چرا
آب چشم ما روان بر روى ماست
باز مى گويند با هم ماجرا
ماه من امشب برآمد خوش خوشى
تو بيا تا روز امشب خوش برآ
نعمت دنيى و عقبى آن تو
نعمت الله از همه عالم مرا