شماره ٧٦٣: اسير جبه ودستار چند خواهى بود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
اسير جبه ودستار چند خواهى بود
به هيچ وپوچ گرفتار چند خواهى بود
ز آفتاب گذشتند گرم رفتاران
چوسايه در ته ديوار چند خواهى بود
رسيد بر سر ديوار آفتاب حيات
خراب ساغر سرشار چند خواهى بود
درين محيط که موج صيقل دگرست
نهفته در ته زنگار چند خواهى بود
بود ز مايه خودخرج خودفروشان را
سپند گرمى بازار چند خواهى بود
ملايمت به خسيسان ثمر نمى دارد
به خاک شوره گهربار چند خواهى بود
بشو ز چهره جان گردخواب غفلت را
نقاب دولت بيدار چند خواهى بود
درين بساط که بى پرده مى خزند سخن
درون پرده چواسرار چند خواهى بود
زمين پاک طلب کن براى دانه خويش
مقيم عالم غدار چند خواهى بود
به گرد نقطه خال پريرخان صائب
سبک رکاب چوپرگار چند خواهى بود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید