شماره ٧٠٧: سبکروان که طلبکار يار مى گردند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
سبکروان که طلبکار يار مى گردند
غبار رهگذر انتظار مى گردند
برآز قيد علايق که خانه بردوشان
ز سيل حادثه کم بيقرار مى گردند
ز پشت مرکب چوبين دار بى برگان
به دوش چرخ چو عيسى سوار مى گردند
جماعتى که ز تلخى زنند جوش نشاط
به هر مذاق چو مى خوشگوار مى گردند
به نقد وقت گروهى که دل نمى بندند
هميشه خرج ره انتظار مى گردند
ز خوش عنانى عمر آن کسان که آگاهند
گرهگشا چو نسيم بهار مى گردند
ز خود برون شدگان همچو قطره بيخبرند
که عاقبت گهر شاهوار مى گردند
به آب خضر ندارند کار موزونان
سخنوران به سخن پايدار مى گردند
حذر کنند ز خلوت فزون ز ديده خلق
جماعتى که ز خود شرمسار مى گردند
ز سايه پروبال هما سبک مغزان
شکار دولت ناپايدار مى گردند
ز تاج وتخت زليخا به خاک راه افتاد
عزيز خوارکنان زود خوار مى گردند
چو نافه مردم خونين جگر نمى دانند
که صاحب نفس مشکبار مى گردند
چنين که مست غرورند دلبران صائب
کجا ز سيلى خط هوشيار مى گردند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید