شماره ٦٧٥: ز کلک تازه من شعر تر نمى گسلد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
ز کلک تازه من شعر تر نمى گسلد
ز شاخ سدره وطوبى ثمر نمى گسلد
اگر چو رشته تو هموارکرده اى خود را
زجويبار تو آب گهر نمى گسلد
علاقه تو به دنيا ز نارساييهاست
ز شاخ از رگ خامى ثمر نمى گسلد
ز گوشه دل آگاه پا برون مگذار
کز اين زمين مبارک خبر نمى گسلد
ز فيض صبح بنا گوش در قلمرو زلف
شب دراز نسيم سحر نمى گسلد
به خاک زنده دلان بر چراغ مرده خويش
که فيض مردم روشن گهر نمى گسلد
نمى شود به تسليم راضى از ما خلق
زخون مرده ما نيشتر نمى گسلد
مکن ز رشته جان سرکشى که اين زنار
به هيچ تيغ زموى کمر نمى گسلد
ز پيچ وتاب ندارد گريز روشندل
که اين دو سلسله از يکدگر نمى گسلد
به گفتگوى زبان نيست حاجتى صائب
به محفلى که نظز از نظر نمى گسلد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید