شماره ٤٨٠: تو سعى کن که دلت ساده از رقم گردد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
تو سعى کن که دلت ساده از رقم گردد
که دل چو پاک شد از نقش، جام جم گردد
قضا چو تيغ برآرد گشاده ابرو باش
که اين سلاح ز چين جبين دو دم گردد
قدم ز دايره اختيار بيرون نه
که راه کعبه مقصود يک قدم گردد
نظر سياه نسازد به ملک هر دو جهان
ز درد و داغ تو هر دل که محتشم گردد
گران بود به نظرها چو حلقه در مرگ
ز بار منت احسان قدى که خم گردد
به تلخ و شور چو زمزم کسى که قانع شد
چو کعبه در نظر خلق محترم گردد
ز حد خويش برون هرکه پاى نگذارد
کبوترى است که پيوسته در حرم گردد
به نقش کم ز بساط جهان قناعت کن
که نقش کم چو شود چشم شور کم گردد
چو مى توان به خوشى نقد وقت را گذراند
روا مدار که اين خرده خرج غم گردد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید