شماره ٣٩٤: از نظر دورکى آن خط بناگوش شود؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
از نظر دورکى آن خط بناگوش شود؟
طفل را چون شب آدينه فراموش شود؟
شد يکى صد ز خط سبز فروغ رخ او
اين نه آن شعله شوخ است که خس پوش شود
چند در خانه زين سير توان کرد ترا؟
تا کى اين خرمن گل خرج يک آغوش شود؟
مى شود آب و به پاى تو روان مى افتد
سرو اگر با قد رعناى تو همدوش شود
جسم آتش نفسان خرج زبان مى گردد
صرفه شمع در اين است که خاموش شود
نيست موقوف طلب روزى ثابت قدمان
قسمت خشت سر خم مى سرجوش شود
شور مرغان گلستان به جناح سفرست
گل ازان فصل بهاران همه تن گوش شود
ديگ کم حوصلگان مى شود از جوش تهى
آب دريا چه خيال است که از جوش شود؟
سر بى مغز ز عمامه نگردد پر مغز
اين نه عيبى است که پوشيده به سرپوش شود
شور محشر شود افسانه خوابش صائب
هرکه از نشأه گفتار تو مدهوش شود
پيش ما موى شکافان بصيرت صائب
چاه خس پوش بود هرکه خشن پوش شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید