شماره ٢٨٤: عارفانى که به تسليم و رضا ساخته اند
عارفانى که به تسليم و رضا ساخته اند
مردمک را سپر تير قضا ساخته اند
واى بر ساده دلانى که ز دريا چو حباب
از پى کسب هوا خانه جدا ساخته اند
از پريشان نفسيهاى تو تاريک شده است
ورنه آيينه دل را بصفا ساخته اند
جسم و جان تو نپيوسته به بازى برهم
هر دو عالم به هم آورده ترا ساخته اند
نفس خود نکنى راست درين وحشتگاه
گر بدانى که ترا بهر کجا ساخته اند
گر به معمار ز غفلت نتوانى پى برد
در کف خاک تو بنگر که چها ساخته اند
چون پريشان سفران خرج بيابان نشوند
رهروانى که به يک راهنما ساخته اند
لله الحمد که بى منت خواهش ز ازل
رزق ما از دل صد پاره ما ساخته اند
هيچ جا يک نفس از شوق ندارم آرام
تا مرا همچو فلک بى سر و پا ساخته اند
هرکه خود را به تمامى شکند اوست تمام
ماه را زين سبب انگشت نما ساخته اند
خودپسندان که به کس دست ارادت ندهند
از تکبر ز عصاکش به عصا ساخته اند
صلح ارباب نفاق است پى جنگ دگر
زره خويش نهان زير قبا ساخته اند
فارغ از تنگى رزقند، نظر بازانى
که ازان يار ستمگر به جفا ساخته اند
سفر کعبه حلال است به جمعى صائب
که به همراهى هر آبله پا ساخته اند
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده