شماره ٨١: سر ارباب جدل خرج زبان مى گردد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
سر ارباب جدل خرج زبان مى گردد
رگ گردن چو قوى گشت سنان مى گردد
از شنيدن سبق نطق روان مى گردد
به سخن هر که دهد گوش، زبان مى گردد
مى برد راستى از طبع، کج انديش برون
تير در قبضه ناراست، کمان مى گردد
سيم و زر پرده بينايى حق جويان است
راه پوشيده ازين ريگ روان مى گردد
غفلت نفس يکى صد شود از موى سفيد
خواب سگ وقت سحرگاه گران مى گردد
ديده عاقبت انديش نظر نگشايد
به بهارى که مبدل به خزان مى گردد
جذبه بحر نگردد ز غريبان غافل
در گهر آب گهر قطره زنان مى گردد
سنگ اطفال گران نيست به سودازدگان
کبک در کوه و کمر خنده زنان مى گردد
مى توان يافت که برده است به مرکز راهى
آن که پرگار صفت گرد جهان مى گردد
شکر اين لطف نمايان چه توانم کردن؟
که مثال تو در آيينه عيان مى گردد
اژدها مى شود از طول زمان آخر مار
رگ گردن چو قوى گشت سنان مى گردد
صائب آن کس که بود خواب گران در بارش
در بيابان طلب سنگ نشان مى گردد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید