شماره ٦٥: خواب هرکس ز خيال تو پريشان گردد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
خواب هرکس ز خيال تو پريشان گردد
زلف شب در نظرش سنبل و ريحان گردد
دلم آشفته ز جمعيت ياران گردد
همچو سى پاره که در جمع پريشان گردد
مى شود فاختگان را خط آزادى سرو
در رياضى که نهال تو خرامان گردد
هرکه چون شانه کند دست درازى با زلف
تخته مشق دو صد زخم نمايان گردد
مى دهد دست نوازش دل ما را تسکين
بحر ساکن اگر از پنجه مرجان گردد
مى دهد رخنه لب زود سر سبز به باد
جاى رحم است بر آن پسته که خندان گردد
دزدى بوسه عجب دزدى خوش عاقبتى است
که اگر باز ستانند دو چندان گردد!
از تماشاى رخت حيرت صائب افزود
طوطى از آينه هر چند زبان دان گردد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید