شماره ٧٧٩: صبح چون از روى مشرق رو نمود

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
صبح چون از روى مشرق رو نمود
صحن مينا روضه مينو نمود
گيسوى شب شد سفيد و آفتاب
نور شيبش از ته گيسو نمود
هندوى شب مرد و خورشيد آتشى
از براى سوز آن هندو نمود
سوى ساقى مدت تاريک هجر
بس اشارت کز خم ابرو نمود
چشمه خورشيد را در ته نشاند
عکس ساقى کز رخ ماهو نمود
ماه شبرو را چو گردون سلخ کرد
استخوانش در ته پهلو نمود
بنده خسرو دل به ساقى عرضه کرد
درد دل را پيش جان دارو نمود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید