شماره ٧٢٣: مرد صاحب نظر از کوى تو آسان نرود

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
مرد صاحب نظر از کوى تو آسان نرود
هر که راجان بود، از خدمت جانان نرود
آنکه در عشق رخت لاف هوادارى زد
به جفا از درت، اى خسرو خوبان، نرود
از خيال من سودا زده اندر ره عمر
يک نفس صورت آن سرو خرامان نرود
کار حسن تو رسيده ست به جايى که سزد
که به عهدت سخن از يوسف کنعان نرود
با خضر ذکر لب لعل تو مى بايد گفت
تا دگر در طلب چشمه حيوان نرود
باغبان از رخ زيباى تو بيند، ديگر
از پى چيدن گل سوى گلستان نرود
با وصال تو ندارم سر بستان و بهشت
هر که را باغچه اى هست، به بستان نرود
خسرو خسته که مانده ست به دهلى در بند
آه، اگر زو خبرى سوى خراسان نرود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید