شماره ٧٠٥: مست من باز جدايى ز سر آغاز نهاد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
مست من باز جدايى ز سر آغاز نهاد
راه خلقى زد و تهمت به سر ناز نهاد
خلق ديوانه شد آن لحظه که از رعنايى
کله کژ به سر سرو سرافراز نهاد
مست شد ده دل و در راه برآمد صد جان
در خرامش چو برآورد قدم، باز نهاد
اى عفاالله ز پى کشتن ما در چشمت
حسن خاصيت شمشير سرانداز نهاد
ناله ام نيست خوش، اما ز نى سوخته پرس
عشق ذوقى که درين نغمه ناساز نهاد
هر طرف سوخته اى چند به خاک افتاده است
شمع خود سوزش پروانه چه آغاز نهاد؟
اى بسا خواجه مقامر که ز بعد مردن
سر به شاگردى آن چشم دغاباز نهاد
بو که خسرو سخنى بشنود از تو هر شب
زير ديوار تو صد گوش به آواز نهاد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید