شماره ٢٨٦: بيدار شو، دلا، که جهان جاى خواب نيست

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
بيدار شو، دلا، که جهان جاى خواب نيست
ايمن درين خرابه نشستن صواب نيست
از خفتگان خواب چه پرسى که حال چيست؟
زان خواب خوش که هيچ کسى را جواب نيست
چون هيچ دوست نيست وفادار زير خاک
معمور خسته اى که چو گور خراب نيست
چون مست را خبر نبود از جفاى دهر
بر هوشيار به ز شراب و کباب نيست
طيب حيات خواستن از آسمان خطاست
کز شيشه اى ذليل اميد صواب نيست
ساقى ز جام عشق به خسرو رسان نمى
زيرا که مست کارتر از وى شراب نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید