شماره ١٨٦: هر قدم کاندر راه آن سرو خرامان برگرفت

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
هر قدم کاندر راه آن سرو خرامان برگرفت
ديده خاک راه او دامان به دامان برگرفت
سر به صد زارى نهادم بارها بر پاى او
کافرم گر هيچگاه آن نامسلمان برگرفت
جان به پنهانى ز ما بر بود و پيدا هم نکرد
دل به دشوارى به ما بربست و آسان برگرفت
دل که اندر زلف او گم گشت نتوان يافتن
چشم کان بر روى او افتاد نتوان برگرفت
باد نوروزى که صد نقش آورد بر روى آب
ديد لعلش را قدم از آب حيوان بر گرفت
خوى او خاص از پى ما بيوفايى شيوه کرد
يا جهان رسم وفادرارى ز دوران برگرفت
هر در افشانى که خسرو کرد از نوک قلم
چشم خون افشان او از نوک مژگان بر گرفت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید