شماره ١٧: وقت گل است نوش کن باده چون گلاب را

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
وقت گل است نوش کن باده چون گلاب را
بلبل نغمه ساز کن بلبله شراب را
ساغر لاله هر زمان باد نشاط مى دهد
بين که چه موسمى ست خوش نقل و مى و کباب را
مرغ چو در سرو شد، بال کشيد در زمين
سبزه بساط سبز وتر از پى رقص آب را
نيست حيات شکرين کاخر شب شکر لبان
هر طرفى به بوى مى تلخ کنند خواب را
چون به سؤال گويدم ساقى مست عاشقان
هان قدحي، چگونه اي؟ حاضرم اين جواب را
چند ز عقل و درد سر باده بيار ساقيا
درد ترا و سر مرا عقل شراب ناب را
گرد سفيد برق را تا بنشاند از هوا
موج بلند مى شود چشمه آفتاب را
نى غلطم که آفتاب اوج ازان گرفت تا
بوسه زند به پيش شه حاشيه جناب را
خورد خدنگ او بسى خون ز دو ديده، پر نشد
سير کجا کند مگس حوصله عقاب را
خانه خسرو از رخش هست صفا که هر زمان
از رخ فکر مدح تو دور کند نقاب را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید