شماره ٧: آن طره به روى مه بنهاد سر خود را

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
آن طره به روى مه بنهاد سر خود را
از خط غبار آن رخ پوشيده خور خود را
چون ديد گل رويش در صحن چمن، زان گل
ايثار قدومش کرد از شرم زر خود را
مانند قدش بستان چون ديد سهى سروى
زير قدمش سبزه بنهاد سر خود را
ديدم به رقيب او بنشسته سگ کويش
گفتم که فلان اکنون و ايافت خر خود را
اى ناصح بيهوده چندين چه دهى پندم
بگذار مرا بگذار، مى خار سر خود را
زان بند قبا دارم پيوسته به دل غصه
کاندر پى جان من بربست بر خود را
گفتا ز درم خسرو، منزل به دگر جا کن
گفتم که سگ خانه نگذاشت در خود را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید