شماره ٢٣٢: از توبه شود سرکشى نفس زياده

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
از توبه شود سرکشى نفس زياده
گيرندگى سگ شود افزون ز قلاده
چون خضر ميفشار درين خاک سيه پاى
کز طول زمان سبز شود آب ستاده
از فيض چه گلها که نچيديم دم صبح
عنوان سعادات بود روى گشاده
دامان نگه صفحه ننوشته نگيرد
در چهره نوخط نرسد چهره ساده
آن را که بود تخت روان از کشش بحر
چون سيل چرا دست نشويد ز اراده؟
از سطرشمارى نتوان راه به حق برد
در باديه حاجت به دليل است نه جاده
زان تيغ به صد زخم تسلى نشود دل
کز موج شود تشنگى ريگ زياده
سخت است کمان تو، وگرنه بود از آه
در قبضه من چرخ مقوس چو کباده
از جا مرو از هر سخن پوچ که گردد
نازل ز بها، لعل و گهر شد چو پياده
صائب ز گرانبارى دل در سبکى کوش
کز قافله پيوسته بود پيش پياده



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید