شماره ٣٢٤: آب و رنگ حسن بيش از خانه زين مى شود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
آب و رنگ حسن بيش از خانه زين مى شود
در نگين دان دانه ياقوت رنگين مى شود
مى شود ناز و غرور نيکوان از خط زياد
وحشت آهو فزون گردد چو مشکين مى شود
شوخترشد چشم مست يار در دوران خط
گرچه در فصل بهاران خواب سنگين مى شود
بيستون بر کوهکن خواب فراغت تلخ کرد
کارفرما مى شود چون کار شيرين مى شود
سرخى خجلت ز بى اشکى فزايد چشم را
چون ز مى خالى شود اين شيشه رنگين مى شود
در دل افسرده ما نغمه را تأثير نيست
زنده خون مرده ما کى به تلقين مى شود؟
سر به دنبالش گذارد چشم بدبين بيشتر
هرقدر بال و پر طاووس رنگين مى شود
نيست در دارالامان خامشى بيم گزند
غنچه از واکردن لب خرج گلچين مى شود
مى کند در زخم نيکى را تلافى غيرتم
هر که بر دل مى نهد دستم، نگارين مى شود
نيست بى صورت اگر دست از جلاى دل کشم
طوطى از آيينه بى زنگ خودبين مى شود
نيست جان غافلان را از تن خاکى ملال
خواب سنگين اجل را خشت بالين مى شود
هر که از درياى وحدت سر بر آرد چون حباب
در نظر موج سرابش صورت چين مى شود
مى نمايد کاسه در يوزه گوش خلق را
هر که صائب قانع از احسان به تحسين مى شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید