غزل شماره ۱۸۶

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بر در حق هر که کار و بار ندارد
نزد حق او هيچ اعتبار ندارد
جان به تماشاى گلشن در حق بر
خوش بود آن گلشنى که خار ندارد
مست خراب شراب شوق خدا شو
زانکه شراب خدا خمار ندارد
خدمت حق کن به هر مقام که باشى
خدمت مخلوق افتخار ندارد
تا بتند عنکبوت بر در هر غار
پرده عصمت که پود و تار ندارد
ساختن پرده آنچنان ز که آموخت
از در آنکس که پرده دار ندارد
تا دل عطار در دو کون فروشد
از پى آن بار بار بار ندارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید