عشق جز بخشش خدايى نيست
اين به سلطانى و گدايى نيست
هر که او برنخيزد از سر سر
عشق را با وى آشنايى نيست
عشق وقف است بر دل پر درد
وقف در شرع ما بهايى نيست
هر که را باز عشق صيد کند
بازش از چنگ او رهايى نيست
کار آن کس که عاشقى ورزد
به جز از عين بى نوايى نيست
چون رسيدم به نزد آن معشوق
کار جز عيش و دلگشايى نيست
هرچه عطار گويد از سر عشق
به يقين دان که جز عطايى نيست