شماره ٢٧٠: خلقى از پهلوى قدرت قصر و ايوان کرد طرح
خلقى از پهلوى قدرت قصر و ايوان کرد طرح
ما ضعيفان طرح کرديم آنچه نتوان کرد طرح
سر بزانوى دل از بيدستگاهى خفته ايم
جامه عريانى ما اين گريبان کرد طرح
بى تعلق عالمى دامان دشت ناز داشت
آرزوى خان و مان پرداز زندان کردطرح
تا کجا از طبع سرکش بايد ايمن زيستن
چون کمان اين جنگجو در خانه ميدان کرد طرح
کم نگردد چون نفس بى انقطاع زندگى
سودن دستيکه طبع ناپشيمان کرد طرح
سخت دلکوب است مضمون يابى تدبير رزق
گندم بسيار بر هم خورد تا نان کرد طرح
آسمان با شور دلها نسبت کهسار داشت
شيشه ئى هر جا بسنگ آمد نيستان کرد طرح
بى تصنع خامه نقاش آفات زمان
خواست طوفان نقشبند درفت و انسان کرد طرح
کلبه ما ساز و برگ چشم پوشيدن نداشت
بوريا خواباند پهلوئى که مژگان کرد طرح
هيچکس در چار ديوار جسد آسوده نيست
يارب اين منزل کدامين خانه ويران کرد طرح
دل نشين ما نشد (بيدل) ازين طاق و سرا
جز همين نقش کف دستيکه دندان کرد طرح
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده