شماره ٢٢٣: اى در دلم ز آتش عشق تو صد الم

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى در دلم ز آتش عشق تو صد الم
هر يک الم نشانه چندين هزار غم
وصل تو زود رفت و فراق تو دير ماند
فرياد ازين عقوبت بسيار و عمر کم!
دانى کدام روز عدم شد وجود ما؟
روزى که عاشقى بوجود آمد از عدم
گويند: درد عشق بدرمان نميرسد
من چون زيم؟ که عاشقم و دردمندهم
ماييم و نيم جانى و هر دم هزار آه
اينک بباد ميرود آن نيز دم بدم
چون آب زندگيست قدم تا بفرق سر
خواهم درون جان کنمت فرق تا قدم
اى پادشاه حسن، هلالى گداى تست
خواهم که سوى او گذرى از ره کرم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید