دنيا و آخرت بر رندان به نيم جو
صد دل به حبه اى و دو صد جان به نيم جو
سودا نگر که عشق به صد جان خريده ايم
بفروختيم روضه رضوان به نيم جو
با گنج عشق مخزن قارون به پولکى
با ملک فقر ملک سليمان به نيم جو
با درد دل خوشيم دوا را چه مى کنيم
داروى ماست دردش و درمان به نيم جو
اين عقل جو فروش که گندم نمايدت
کاه است و هست کاه فراوان به نيم جو
گوئى که هست خرمن طاعت مرا بسى
صد خرمن چنين بر ياران به نيم جو
ما بنده ايم و سيد ما نعمت الله است
جانى که نيست بنده جانان به نيم جو