شماره ٥٦٤: پاس درد وداغ عشق از ديده هاى شوردار

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
پاس درد وداغ عشق از ديده هاى شوردار
درميان زنگيان آيينه رامستور دار
نيست در دست سبوى مى عنان اختيار
رازعشق ازدل تراوش گر کند معذور دار
ريزه چينان قناعت پرده دار آفتند
خرمن خود را نهان در زير بال مور دار
بى نمک نتوان جگر خوردن درين ماتم سرا
حق بخت شور را اى بى نمک منظور دار
از دودست خويش کن ظرف طعام وآب خويش
ملک چين را سر بسر ارزانى فغفور دار
دورتا از توست درمهمانسراى روزگار
کاسه خود سرنگون چون نرگس مخمور دار
نيستى صائب حريف برق بى زنهار ما
زينهار از آتش ما دست خود را دور دار



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید