شماره ٢٩٨: اى دل، ازين خرابه وحشت کرانه گير

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى دل، ازين خرابه وحشت کرانه گير
رو بر فراز کنگر عرش آشيانه گير
هستى به فقر يار و بهانه مکن که نيست
يابى مگر خلاص ز دهر، اين بهانه گير
سنگ گران خود به ترازوى همت آر
هر دو جهان به وزن دو خشخاش دانه گير
از کيش پاک سهم سعادت ستان و بس
اين جانب دو قوس دوگانى نشانه گير
گيتى فسانه گير و خيالى که اندروست
آنجا که راستى ست دروغ و فسانه گير
رخش زمانه نزد تو، خواهى قرار عمر
گر قوتيت هست، عنان زمانه گير
در عشق خون دل خور و از شوق ناله کن
آن باده را به زمزمه اين ترانه گير
خسرو، ز نام و ننگ جهان به که وارهى
ناداشت کرد و مست شو و شاخشانه گير



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید