غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
با Lexingo کلمات انگلیسی یاد بگیرید
Lexingo
امتیاز بگیرید و رقابت کنید
«کشواد» در غزلستان
فردوسی
«کشواد» در شاهنامه فردوسی
چو شیدوش و کشواد و قارن بهم
زدند اندرین رای بر بیش و کم
ببر زد بران کار کشواد دست
منم گفت یازان بدین داد دست
چو برزین و چون قارن رزمزن
چو خراد و کشواد لشکرشکن
چو کشواد و خراد و برزین گو
فشاندند گوهر بران تاج نو
به قلب اندرون قارن رزمزن
ابا گرد کشواد لشگر شکن
سه دیگر چو کشواد زرین کلاه
که آمد به آمل ببرد آن سپاه
همان قارن نیو و کشواد را
چو برزین و خراد پولاد را
چو طوس و چو گودرز کشواد و گیو
چو خراد و گرگین و رهام نیو
چو گودرز کشواد بر میسره
شده کوه آهن زمین یکسره
چو گودرز کشواد بر میمنه
سلیح و سپه برد و کوس و بنه
وزان سوی گودرز کشواد بود
چو گیو و چو شیدوش و میلاد بود
چو طوس و چو گودرز کشواد و گیو
چو گرگین و بهرام و فرهاد نیو
سپهدار گودرز کشواد رفت
به نزدیک خسرو خرامید تفت
چو گودرز کشواد بر میسره
هجیر و گرانمایگان یکسره
ز کشواد و گیوت که داد آگهی
که با خرمی بادی و فرهی
یکی کاخ کشواد بد در صطخر
که آزادگان را بدو بود فخر
بیامد به گودرز کشواد گفت
که فر و خرد نیست با طوس جفت
و گر تو ز کشواد داری نژاد
منم طوس نوذر مه و شاهزاد
سه دیگر چو گودرز کشواد بود
که لشکر به رای وی آباد بود
پس شاه گودرز کشواد بود
که با جوشن و گرز پولاد بود
درفشی کجا شیر پیکر بزر
که گودرز کشواد دارد بسر
کس از تخم کشواد جنگی نماند
که منشور تیغ مرا برنخواند
سپهبد بگودرز کشواد گفت
که این راز بر کس نباید نهفت
چو گودرز کشواد و چون گیو و طوس
بناکام رزمی بود با فسوس
چو گودرز کشواد و فرهاد و گیو
چو گرگین میلاد و شاپور نیو
سپهدار گودرز کشواد بود
هجیر و چو شیدوش و فرهاد بود
سپه ده هزار از دلیران گرد
پس پشت گودرز کشواد برد