غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
مشاهده در یوتیوب
برای دریافت فال حافظ عضو کانال یوتیوب ما شوید
حكايت
غزلستان
::
سعدی شیرازی
::
بوستان
افزودن به مورد علاقه ها
شنيدم كه دينارى از مفلسى
بيفتاد و مسكين بجستش بسى
به آخر سر نااميدى بتافت
يكى ديگرش ناطلب كرده يافت
به بدبختى و نيكبختى قلم
برفتهست و ما همچنان در شكم
نه روزى به سرپنجگى ميخورند
كه سر پنجگان تنگ روزى ترند
بسا چارهدانا بسختى بمرد
كه بيچاره گوى سلامت ببرد
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
نظرات نوشته شده
اولین نفر برای نظر دادن باشید و نظرتان را در مورد این شعر از طریق فرم زیر ارسال کنید.
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال