گفتار اندر ملاطفت با دشمن از روى عاقبت انديشى

غزلستان :: سعدی شیرازی :: بوستان
مشاهده برنامه «بوستان سعدی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
چو شمشير پيكار برداشتى
نگه دار پنهان ره آشتى
كه لشكر كشوفان مغفر شكاف
نهان صلح جستند و پيدا مصاف
دل مرد ميدان نهانى بجوى
كه باشد كه در پايت افتد چو گوى
چو سالارى از دشمن افتد به چنگ
به كشتن برش كرد بايد درنگ
كه افتد كز اين نيمه هم سرورى
بماند گرفتار در چنبرى
اگر كشتى اين بندى ريش را
نبينى دگر بندى خويش را
نترسد كه دورانش بندى كند
كه بر بنديان زورمندى كند؟
كسى بنديان را بود دستگير
كه خود بوده باشد به بندى اسير
اگر سرنهد بر خطت سرورى
چو نيكش بداري، نهد ديگرى
اگر خفيه ده دل بدست آورى
از آن به كه صدره شبيخون برى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید