گفتار اندر بخشايش بر ضعيفان

غزلستان :: سعدی شیرازی :: بوستان
مشاهده برنامه «بوستان سعدی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
نه بر حكم شرع آب خوردن خطاست
وگر خون به فتوى بريزى رواست
كرا شرع فتوى دهد بر هلاك
الا تا ندارى ز كشتنش باك
وگر دانى اندر تبارش كسان
برايشان ببخشاى و راحت رسان
گنه بود مرد ستمگاره را
چه تاوان زن و طفل بيچاره را؟
تنت زورمندست و لشكر گران
وليكن در اقليم دشمن مران
كه وى بر حصارى گريزد بلند
رسد كشورى بى گنه را گزند
نظر كن در احوال زندانيان
كه ممكن بود بي‌گنه در ميان
چو بازارگان در ديارت بمرد
به مالش خساست بود دستبرد
كزان پس كه بر وى بگريند زار
بهم باز گويند خويش و تبار
كه مسكين در اقليم غربت بمرد
متاعى كز او ماند ظالم ببرد
بينديش ازان طفلك بى پدر
وز آه دل دردمندش حذر
بسا نام نيكوى پنجاه سال
كه يك نام زشتش كند پايمال
پسنديده كاران جاويد نام
تطاول نكردند بر مال عام
بر آفاق اگر سر بسر پادشاست
چو مال از توانگر ستاند گداست
بمرد از تهيدستى آزاد مرد
ز پهلوى مسكين شكم پر نكرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید