شماره ١٢٢

غزلستان :: عرفی شیرازی :: مثنوی

افزودن به مورد علاقه ها
دل در شکن طره دلبند شکستيم
صد نيش بلا در دل خرسند شکستيم
سودا زدگى بين که دل همنفسان را
صد بار زنشنيدن يک پند شکستيم
ما را بکن از عشق بزهر مژه ها ياد
کين توبه باميد شکر خند شکستيم
مى گفت به يعقوب محبت که بسى ما
دلهاى پدر در غم فرزند شکستيم
دردا که از اين عهد که دل با صنمى بست
صد داغ نهانى بخداوند شکستيم
تا کام تو عرفى ثمر آلوده نگردد
در باغ طرب نخل برومند شکستيم
هرگز گله از دوست بمحرم نفروشم
گر مشتريم دوست شود هم نفروشم
از شورش غم با در و ديوار بحرفم
رفت آنکه بآسوده دلان غم نفروشم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید