هفت خوان عشق

غزلستان :: شهریار :: غزلیات
مشاهده برنامه «غزلیات شهریار» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
سبوکشان که به ظلمات عشق خضر رهند
ز جوى آب بقا هم به چابکى بجهند
جلا و جوهر اين بوالعجب گدايان بين
که جلوه گاه جلال و جمال پادشهند
برون رو از خود و آنگه درون ميکده آى
که خرقه ها همه اينجا به رهن باده نهند
کلاه بفکن و بر خاک نه سر نخوت
که مهر و ماه بر اين در سران بى کلهند
چه چاره ده مه برج شرف به خانه ماست
که از شعاع و شفق رشگ ماه چاردهند
چه فر بخت بلندى است با مه و خورشيد
که پاسبان در اين بلند بارگهند
تو شهريار دراين هفتخوان تهمتن باش
که ديو نفس حرون است و راهبان نرهند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید