شماره ٥٧٢: علم نصرت ما آه سحرگاهى ما

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
علم نصرت ما آه سحرگاهى ما
مهر خاموشى ما چتر شهنشاهى ما
ما ز بى برگ و نوايى خط پاکى داريم
چه کند باد خزانى به رخ کاهى ما؟
چرخ چندان که زند نقش حوادث بر آب
مى شود جوهر آيينه آگاهى ما
چه توقع ز رفيقان دگر بايد داشت؟
سايه جايى که کشد پاى ز همراهى ما
رفته بوديم که از وادى دل دور شويم
نفس سوخته شد سرمه آگاهى ما
هر سر خار درين دشت چراغى گرديد
پاى برجاست همان ظلمت گمراهى ما
رفت عمر و قدم از خود ننهاديم برون
داد از غفلت ما، آه ز کوتاهى ما
همچنان خار به دل از رگ خامى داريم
فلس اگر داغ شود بر بدن ماهى ما
نيست در دامن اين دشت، شکارى صائب
که علم چرب کند آه سحرگاهى ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید