شماره ٤٢٩: اگر چه رنگ آن گل مى برد از کار گلچين را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
اگر چه رنگ آن گل مى برد از کار گلچين را
همان از شوخى بو مى کند بيدار گلچين را
به روى غير مى خندد نگار من، نمى داند
که رغبت مى فزايد از گل بى خار گلچين را
هوس را در حريم حسن رو دادن به آن ماند
که خار از دست بيرون آورد گلزار گلچين را
مرا از روى شرم آلود او روشن شد اين معنى
که خواهد ديد آن گل پشت سر بسيار گلچين را
ز قرب بوالهوس در آتشم، با آن که مى دانم
که خواهد سوختن آن آتشين رخسار گلچين را
جگر را در ذوق داغش کرد گرم عشقبازى ها
به گلشن مى دواند گرمى بازار گلچين را
ز قرب بوالهوس صد خار دارم در جگر صائب
چسان بلبل تواند ديد در گلزار گلچين را؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید