شماره ٢٣٠: از نظرها چون کند وحشت نهان ديوانه را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
از نظرها چون کند وحشت نهان ديوانه را
سنگ طفلان مى شود سنگ نشان ديوانه را
چون سياوش سالم از درياى آتش بگذرد
مرکب نى گر بود در زير ران ديوانه را
آتش سوزنده را خاشاک بال و پر شود
هيچ پروا نيست از زخم زبان ديوانه را
برگ عيش بيکسان در هر گذر آماده است
سنگ، هم نقل است و هم رطل گران ديوانه را
از ملامت مى کند انديشه عقل شيشه جان
سنگ طفلان مى شود سنگ فسان ديوانه را
از رفيقان موافق، شوق مى گردد زياد
مى کند باد بهار آتش عنان ديوانه را
شوکت دريا نگنجد زير دامان حباب
پرده ناموس چون سازد نهان ديوانه را؟
قسمت کامل ز ناقص نيست غير از حرف سخت
سنگ مى باشد نصيب از کودکان ديوانه را
با من مجنون مکن کاوش ز نادانى که نيست
غير حرف راست، تيرى در کمان ديوانه را
مى برد آيينه را خاکستر از دل زنگ غم
گوشه گلخن به است از گلستان ديوانه را
سنگ بارد صائب از ياد جنون بر سر مرا
هر کجا گيرند طفلان در ميان ديوانه را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید