شماره ٢١٠: از خسيسان چاره نبود مردم بگزيده را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
از خسيسان چاره نبود مردم بگزيده را
مى شود گاهى به برگ کاه حاجت، ديده را
نيک بيش از بد حجاب راه بينايان شود
زحمت گل بيشتر از خار باشد ديده را
قدر صحراى عدم را رفتگان دانند چيست
توتياى چشم باشد خاک، طوفان ديده را
نيست در طبع گرانجانان نصيحت را اثر
شور محشر برنيانگيزد ره خوابيده را
چشم خواب آلود را در خلوت دل بار نيست
حاش لله کعبه پوشد جامه پوشيده را
لازم غفلت بود خواري، نبينى رهروان
مى کنند اکثر به پا بيدار، ره خوابيده را؟
از علايق فارغند آزاد مردان همچو سرو
خار نتواند گرفتن دامن برچيده را
نيست آسان معنى پيچيده صائب يافتن
رهنما از پيچ و تاب است اين ره پيچيده را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید