شماره ١٠٩: جذبه مجنون سبک سازد ز تمکين سنگ را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
جذبه مجنون سبک سازد ز تمکين سنگ را
در کف طفلان دهد پرواز شاهين سنگ را
مى توان دل را به آهى کرد از غم ها سبک
يک فلاخن مى کند آواره چندين سنگ را
بر گرانخوابان غفلت مهربان است آسمان
کز فروغ لعل باشد شمع بالين سنگ را
از خيال يار، دل شد کعبه حاجت مرا
نقش شيرين در نظرها ساخت شيرين سنگ را
کم نشد از گريه مستانه خواب غفلتم
سيل نتوانست کند از جاى خود اين سنگ را
از کمان نرم بر من زور چندين مى رود
شيشه جانى هاى من دارد شلايين سنگ را
غوطه در خون مى دهد دل را فروغ داغ عشق
مى کند خورشيد عالمتاب رنگين سنگ را
يک دل افسرده بى داغ از دم گرمم نماند
در بهار از لاله گردد چهره رنگين سنگ را
چون نباشد عيد طفلان صحبت رنگين من؟
مى کند مجنون من دست نگارين سنگ را
بر خمار سنگ طفلان صبر کردن مشکل است
مى کنم بالين خود شب بهر تسکين سنگ را
از بدآموزان بود مستغنى آن پيمان شکن
نيست در سنگين دلى حاجت به تلقين سنگ را
بر دل بى رحم جانان بوى گل باشد گران
شيشه در بارست از نازکدلى اين سنگ را
سختى ايام باشد بر سبک عقلان گران
کى کند ديوانه سرشار، تمکين سنگ را
بود اگر زين پيش صائب در گرانخوابى مثل
شد سبک از غفلت من خواب سنگين سنگ را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید