شماره ١٧: بوى پيراهن دليل راه شد يعقوب را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
بوى پيراهن دليل راه شد يعقوب را
هست از طالب فزون درد طلب مطلوب را
کاه را بال و پر پرواز گردد کهربا
نيست در دست اختيارى سالک مجذوب را
حسن را از ديده هاى پاک نبود سرکشى
مى کشد آيينه بى مانع به بر محبوب را
بوته خارى است جنت مو ديدار ترا
سير چشمى مى کند مکروه هر مرغوب را
بى قرارى مى شود بال و پر موج خطر
نيست جز تسليم لنگر بحر پر آشوب را
ديد تا درد گران سنگ من بى صبر را
شد زبان شکر امواج بلا ايوب را
از شکستن مى شود پوشيده در دل راز عشق
پاره کردن مى کند سربسته اين مکتوب را
پيش روشن گوهران يک جلوه دارد خار و گل
کى کند صائب تميز آيينه زشت و خوب را؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید