شماره ٢٢٢: چو فقر دست دهد ترک عز و جاه کنيد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
چو فقر دست دهد ترک عز و جاه کنيد
سر برهنه همان آسمان کلاه کنيد
اگر گل هوس کهکشان زند بدماغ
اتاقه سر تسليم برگ کاه کنيد
سراغ يوسف مطلب درين بيابان نيست
مگر زچاک گريبان نظر بچاه کنيد
خضاب ماتم موى سفيد داشتنست
زمرگ پيش دوروزى کفن سياه کنيد
حريف سر و بلندش نميتوان گرديد
بهر نهال کزين باغ رست آه کنيد
ببرق جلوه حسنش کر است تاب نگاه
غنيمت است اگر سياه مهر و ماه کنيد
درين قلمرو عبرت کجا اميد و چه ياس
زهر رهى که بجائى رسيد راه کنيد
بيک قسم که زضبط دو لب بجا آيد
زبان دعوى صد بحث بى گواه کنيد
زساز معبد رحمت همين نواست بلند
که اى عدم صفتان کاشکى گناه کنيد
نديده ايد سرانجام اين تماشاگاه
بچشم نقش قدم سوى هم نگاه کنيد
سواد آئينه شمع روشن است اينجا
چو خط بنقطه رسد نامه را سياه کنيد
بعالمى که همين عمر و وزيد جلوه گر است
خيال (بيدل) ما نيز گاه گاه کنيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید